بسم رب الرفیق



ق.ن
با هم حرف بزنیم؛
هیچوقت بحث عقیده ای اینجا نکردم. حداقل یادم نیست. دوست دارم این اولین بارش باشه. شما هم اگر دوست داشتین نظرتون رو به اشتراک بذارید.


1. حرم این چند وقت خیلی خلوته. خب اکثر صحن ها بسته شده. راه های ورود و خروج محدود شدن و داخل رواق ها هم جای نشستن نیست. طی مسیری که با نرده ها مشخص شده، به سمت ضریح هدایت میشید. دور ضریح هم به فاصله حدود چهل سانتیمتر نرده گذاشته شده که اجازه نزدیکتر شدن و چسبیدن به ضریح رو به شما نمیده و حداکثر میشه دست ها رو به ضریح متبرک کرد. و مجدد طی راهرویی باریک شما به داخل صحن ها هدایت میشید. داخل صحن هم انتظار فرش های زیادی نباید داشته باشید و در بعضی ساعات به صورت شطرنجی فرش پهن میشه. مهرها، قرآن و مفاتیح هیچ جای حرم نیست و همه برداشته شدند. ضریح و رواق ها به طور منظم و پیوسته ضد عفونی میشن. البته همه اینها تا قبل از دیشب بود که درهای حرم تا مدت نامعلومی بسته شد.


2. پریشب که مشرف شده بودم حرم و به نوبت جمعیتِ ده، پونزده نفری نزدیک به ضریح میشدیم. آقایی پشت سر من بدون مقدمه در سکوت و حال معنویِ جمع، بلند داد زد: لبیک یا مهدی! خب برق از سه فازم پرید و دوباره حواسم رو جمع به حضرت کردم که نفر پشت سریش با صدای بلند شروع به خوندن کرد که آی از بچگیم تا به حالا. ما همه ساکت بودیم. حتی سه خادمی که کنار دست من بودند هم ساکت بودند!

3. از آداب زیارت توجه به امام معصوم علیه السلام داشتنه! و اینکه شما امام رو حیّ بدونی! به همین خاطر اینطور رفتارها برای من خیلی عجیبه! با قبول اینکه این رفتارها از روی صدق و دل پاک و انقلابِ دل سر بزنه باز هم بنظر من اشتباهه! چرا؟ به دو علت: اولا وقتی شما در محضر بزرگی هستی(چه برسه به امام معصوم) چطور میتونی صدات رو بلند کنی؟! و این دور از ادبه! دوم اینکه امام متعلق به من و شما نیست! متعلق به کل عالمه! و وقتی شما حال توجه من رو میگیری به حق من کردی، که این هم مذمومه.

4. نمیدونم بستن حرم ها کار درستی بوده یا نه ولی اگر این امر حقیقتا باعث بشه که از شیوع بیماری و مرگ انسان ها جلوگیری بشه کار درستی بوده و هست. و این قطعا مظلومیت و غربت امام رو نمیرسونه! غربت امام بخاطر امثال منه که هر روز میرن زیارت امام و هیچ معرفتی به امام ندارن! و اگر فکر میکنید که اماکن مقدسه و منوره به دور از این حرف هاست و کسی مریض نمیشه و اینا، رفیق عزیزم امیرحسین متنی رو آماده کرده که در قسمت نظرات میذارم؛ بسیار مفیده خوندنش.

پ.ن
مثل همیشه سر به زیر داشتم از رواق رد میشدم که علی گفت این رو دیدی و با دست به شعری که کتیبه وار روی سنگ ها حک شده بود، اشاره کرد. شعری که هیچ وقت بهش توجه نکرده بودم:
نومید و مفلسیم و نداریم هیچکس.(برای شعر کامل سرچ کنید)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها